هشت نکته مهم در خصوص بازدید کندو


زنبوردار مجرب در هر بازدید داخلی از کندوها باید به 8 نکته مهم زیر توجه داشته باشد.

1 ) بازدید مرتب :
در بهار هنگامی که حرارت هوا در سایه از 14 درجه تجاوز کرد، زنبورها کندوهایشان را ترک کرده و به نقاط دور و نزدیک به منظور جمع آوری شهد و گرده گل پرواز می کنند. پس از حمل شهد به کندو آن را غلیظ و تبدیل به عسل می کند و آن گاه آن را در سلول ها و گرده گل را در سلول های دیگر ذخیره می کند تا در موقع لازم از آن ها برای تغذیه استفاده کنند.

2 ) وجود ملکه :
در اولین بازدید بهاری از داخل کندوها حتماً از زنده بودن ملکه مطمئن شوید. لازم نیست که خود ملکه را ببینید وجود تخم در داخل سلول ها دلیل بر زنده بودن ملکه است و این خود کافی است.
اگر کندویی به تازگی ملکه اش را از دست داده فوراً شماره ی کندو را یادداشت کرده وهر چه زودتر ملکه ی تازه و جفت گیری شده ای به آن بدهید.
از دادن ملکه جفت گیری نکرده خودداری کنید. چون فوری آن را می کشند، جمعیت بی ملکه نه عسل می آورد و نه حتی قادر به ادامه ی زندگی است و به زودی از بین خواهد رفت.

3 ) طرز تخم گذاری :
ملکه معمولاً در هر سلول یک تخم می گذارد، هرگاه ضمن بازدید به تعداد زیادی از سلول ها برخوردید که در داخل هر یک از آن ها 2، 3، 4 و یا حتی 6 عدد یا بیشتر تخم وجود داشت نشانه ی آن است که ملکه ی این جمعیت مدت هاست که از بین رفته و این تخم ها را زنبورهای کارگر گذاشته اند. زیرا تنها کارگرها هستند که ناشیانه چند تخم در یک سلول می گذارند. ملکه عادت دارد که در هر سلول فقط یک تخم بگذارد و تنها موقعی که همه ی سلول های شان ها با عسل و گرده و یا تخم و لارو پر شده باشد به علت کمی جا در هر سلول چند تخم می گذارد. تخم هایی را که کارگران می گذارند همگی تبدیل به زنبور نر می شوند که از نظر زنبورداری بی ارزش بوده و به زودی همه از بین خواهند رفت. جمعیتی که کارگرانش تخم گذاری می کنند دیگر معمولاً حاضر به قبول ملکه ی تازه نخواهد بود و نجات چنین جمعیتی کار مشکلی است، هرگاه به آن ملکه ای داده شود فوری سرش ریخته و با نیش های متعدد وی را خواهند کشت.
ساده ترین و کم دردسرترین کار این است که کندوی بی ملکه را به نقطه ی دوری برده زنبورهایش را تکان داده و از کندو بیرون ریخت و یا به طریقی دیگر همه زنبورها را کشته و از آن جمعیت صرف نظر کرد.

4 ) رفتار زنبورها :
چیز دیگری که در اولین بازدید بهاری باید به آن توجه داشت رفتار زنبورها پس از دادن کمی دود به کندوهاست و این که پس از دود دادن آیا حمله می کنند یا به آرامی روی قاب هایشان می نشینند.
حمله کردن آن ها می تواند دلیل بر بی ملکه بودنشان باشد و آرامش زنبورها صحیح بودن وضع داخلی جمعیت و کندو را نشان می دهد. نتیجه،‌ هر چه باشد باید در شناسنامه آن کندو یادداشت کرد.

5 ) مقدار غذا :
به غذای موجود در کندو نیز در همین بازدید باید دقت داشته باشید. اگر جمعیتی غذا ندارند یا غذای موجود در کندو تکافویشان را نمی کند، فوری یک یا دو قاب عکس که از پاییز ذخیره کرده بودید یا از کندوی دیگر که زیادتر از مصرفش عسل دارد برداشته و به داخل جمعیت بی عسل در وسط زنبورها آویزان کنید و بدین وسیله آن ها را از گرسنگی و مرگ حتمی نجات دهید.
محل گذاشتن قاب عسل مهم است. اگر عسل نداشتید جمعیت را با شربتی که از یک لیتر آب و یک کیلو شکر و دو قاشق غذاخوری عسل (برای تحریک زنبورها) درست می شود تغذیه کنید. بهتر است که شربت را پس از مخلوط کردن روی آتش گذاشته تا آن قدر گرم شود که وقتی انگشت را داخل آن کردید به زحمت گرما را حس کنید. این شربت را هیچ وقت و تحت هیچ عنوانی نباید جوش بیاورید.
شربت را داخل ظرف غذاخوری ریخته، داخل کندو آویزان کنید. در صورتی که هوا خیلی سرد نباشد زنبورها برای تغذیه از آن ها استفاده خواهند کرد. این کار را به مدت 10 الی 15 روز ادامه دهید.
به طور کلی در زنبورداری 2 نوع شربت و هر یک در موقعیت به خصوص مورد استفاده قرار می گیرد. یکی شربت یک به یک که در آن 1 کیلو شکر با 1 لیتر آب مخلوط می گردد و دیگری شربت 3 به 2 یعنی شربتی که از 3 کیلو شکر و 2 لیتر آب درست شده باشد.
در اوایل بهار گل و شهد در طبیعت زیاد است ولی مصرف عسل جمعیت هم در این موقع از سال بیش تر از هر موقع دیگر می باشد زیرا:
اولاً ـ زنبورها ناچارند حرارت داخلی کندو را که در زمستان فقط 18 تا 20 درجه بود در این فصل به 35 درجه، آن هم با خوردن عسل رسانده و آن را تا پاییز و ختم دوره تخم گذاری ثابت نگه دارند چون لاروها فقط در حرارت 35 درجه قادر به ادامه ی زندگی و رشد هستند و تغییرات حرارت داخل کندو اختلالاتی در رشدشان ایجاد می کند.
ثانیاً ـ لاروهای موجود در کندو که دایماً تعدادشان زیادتر هم می شود احتیاج به تغذیه فراوان دارند تا جمعیت مرتب قوی تر گشته و بتواند در بهار عسل بیشتری به کندو بیاورد.
بعد از برداشت آخرین محصول عسل در مرداد یا شهریور، مقدار عسلی را که یک جمعیت 8 قابی در زمستان تا رسیدن اولین گل های بهاری، می خورد به طور متوسط و خیلی تقریبی به قرار زیر است:

6 ) قدرت جمعیت :
قدرت هر جمعیت با قاب سنجیده می شود. اگر در اوایل فروردین ماه تعداد زنبورهای یک جمعیت آن قدر بود که دو طرف یک الی چهار قاب نشسته و آن را پر کرده باشند، می دانیم که این جمعیت ضعیف است. هرگاه دو طرف پنج تا هفت قاب را پر کرده باشند آن را متوسط و اگر دو طرف 8  تا 10 قاب را بپوشانند آن جمعیت را قوی می نامیم. معنای قدرت یک جمعیت در ماه های مختلف سال فرق می کند. یک جمعیت 7 قابی را در اوایل فروردین متوسط، در اواسط خرداد ضعیف و در ماه آذر تا اسفند خیلی قوی می نامیم. ملاحظه می شود که ذکر تاریخ بازدید در شناسنامه ی جمعیت تا چه حد اهمیت دارد. زیرا تنها در این صورت است که زنبوردار می تواند از روی شناسنامه و بدون باز کردن کندو که اغلب موجب ناراحتی زنبورها نیز می گردد، حتی در داخل اطاق کارش و در ساعات فراغت با خواندن تاریخ بازدیدهای قبلی از وضع داخلی کندوها دقیقاً آگاهی پیدا کرده و درباره ی قدرت یا ضعف آن ها اظهار نظر کند و برای نوع کمکی که برای آن جمعیت لازم است تصمیم قاطع بگیرد.

7 ) وجود پستانک یا سلول ملکه :
وجود پستانک یا پستانک هایی در روی شان ها تنها مشروط به این است که داخل آنها تخم یا لارو هم باشد این مسئله نشانه ی آن است که جمعیت تصمیم به بچه دادن را دارد.
زنگلوله ها و پستانک های خالی و بدون لارو در روی شان ها هرگز معرف تمایل جمعیت به بچه دادن نیستند. پستانک موقعی حقیقی است که داخلش لارو و ژله ی شاهانه باشد. پستانک های بدون لارو ژله را پستانک های دروغی می نامند.
خراب کردن پستانک های حقیقی، جمعیت را از بچه دادن منصرف نمی کند و بعد از مدت کوتاهی دوباره وسه باره و چند باره پستانک می سازند. و در صورتی که از ساختن پستانک صرف نظر کنند، آن سال برای زنبوردار عسلی نخواهند آورد، زیرا زنبوردار از سیر طبیعی زندگی زنبورها که زاد و ولد باشد جلوگیری کرده است. بهترین راه در این موقع این است که از چنین جمعیتی یک بچه ی مصنوعی گرفته شود.
سلول های ملکه اگر در کنارهای شان ساخته شود نشان آن است که جمعیت تصمیم بچه دادن را دارد و اگر وسط شان ها درست شوند معمولاً معنایش این است که جمعیت تنها خیال تعویض ملکه اش را دارد.

8 ) وضع تخم گذاری :
دقت بعدی باید روی وضع و مقدار تخم گذاری در شان ها باشد. یک ملکه ی خوب تقریباً از وسط شان شروع به تخم گذاری کرده و داخل تمام سلول ها پشت سر هم و در هر سلول فقط یک تخم می گذارد. تخم گذاری متناوب دلیل بر ضعف یا پیر بودن ملکه است. چنین ملکه ای را باید حذف و به وسیله ی یک ملکه ی جوان و قوی که جفت گیری را هم قبلاً انجام داده است جانشین کرد.
هر گاه در کندویی مقدار لاروهای سربسته ی زنبور نر بیش از حد لازم بود و در زنبورستان هم احتیاجی به آن ها نداشتید می توانید آن ها را سر بزنید. یعنی با یک کارد تمیز و تیز سر سلول هایشان را بریده و قاب را دوباره در کندو آویزان کنید.
خود زنبورها لاروها را بیرون کشیده و کندو را پاک و تمیز می کنند. سلول هایی که لاروهای نر داخل آن ها قرار دارند را بدین طریق می توان از سلول هایی که لاروهای کارگر در آن می باشند تشخیص داد که اولاً سلول های نر بزرگ تر از سلول های کارگران هستند و ثانیاً پس از آن که سر سلول ها بسته شد، سر سلول های نر به شکل گنبدهای کوچک دیده می شوند ولی سر سلول های کارگر همیشه صاف است.
وجود 300 تا 500 عدد زنبور نر در هر کندو و در فصل های بهار و اوایل تابستان لازم است، زیرا کارگران در این حال با ذوق و شوق بیشتری عسل جمع می کنند. فقط باید از تولد بی حد و حسابشان جلوگیری کرد، چون نرها مفتخواران غیر فعالی هستند که تقریباً در هیچ یک از کارهای تولیدی جمعیت و کندو شرکت و کمک نمی کنند. در اواخر تابستان و اوایل پاییز کارگران به منظور صرفه جویی در مصرف ذخیره ی عسل زمستانی تمام نرها را کشته و پاییز و زمستان را بدون نر به سر می برند.
اگر کندویی در پاییز یا زمستانی زنبور نر داشت حتماً نقصی در آن جمعیت وجود دارد که در چنین مواقعی حدس بر بی ملکه بودن آن است.